English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5545 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
of an out size U دارای اندازه غیر معمل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
middle sized U دارای اندازه متوسط
it is of a normal size U دارای اندازه عادی یا معمولی است
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gauge U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
gauged U اندازه اندازه گیر
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
deal U اندازه
immeasurable U بی اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
tracts U اندازه
deals U اندازه
fitted U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
in part <idiom> U تا یک اندازه
tract U اندازه
sizes U اندازه
inordinately U بی اندازه
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
size U اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
hecatompet U [اندازه صد پا]
gauge=gage U اندازه
so far forth U تا ان اندازه
soupcon U اندازه کم
measurements U اندازه
measurement U اندازه
degrees U اندازه
degree U اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
extent U اندازه
infintesimal U بی اندازه
floor length U اندازه کف
isodiametric U هم اندازه
measurer U اندازه
screamingly U بی اندازه
beyond measure U بی اندازه
attack size U اندازه تک
quantum U اندازه
indefinite U بی اندازه
symmetric U هم اندازه
gauges U اندازه
gauged U اندازه
gauge U اندازه
bulk U اندازه
immoderately U بی اندازه
inordinate U بی اندازه
immense U بی اندازه
immensely U بی اندازه
equal U : هم اندازه
to size up U اندازه
dealt U اندازه
metres U اندازه
metre U اندازه
equals U : هم اندازه
equalling U : هم اندازه
equalled U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
what is your size? U اندازه
dimensions U اندازه
magnitude U اندازه
rather U تا یک اندازه
what U چه اندازه
dimension U اندازه
measure U اندازه
meter U اندازه
meters U اندازه
span U پوشش اندازه
fit size U اندازه مناسب
partly U تایک اندازه
speeds U اندازه سرعت
protective measure U اندازه حفافتی
span U اندازه گرفتن
fitting allowance U کاملا" اندازه
diamensionless U بدون اندازه
circular measure U اندازه قوس
ample U بیش از اندازه
chordal measure U اندازه وتر
preventive measure U اندازه حفافتی
infinite U نا محدود بی اندازه
pro tan to U تا این اندازه
parameters U شرح اندازه
parameter U شرح اندازه
fitted U هم اندازه شده
isometeric contraction U انقباض هم اندازه
file size U اندازه فایل
spanned U پوشش اندازه
spanned U اندازه گرفتن
design size U اندازه نامی
design size U اندازه طرح
fix U که اندازه کلمه
middle sized U میان اندازه
mounting dimension U اندازه نصب
fittest U اندازه بودن
fits U اندازه بودن
fit U اندازه بودن
gauges U اندازه گرفتن
installation dimension U اندازه نصب
meter U اندازه گیر
limit U اندازه وسعت
format U اندازه شکل
fixes U که اندازه کلمه
gauges U اندازه تفنگ
speeding U اندازه سرعت
infinitesimal U بی اندازه خرد
speed U اندازه سرعت
spanning U پوشش اندازه
spanning U اندازه گرفتن
spans U پوشش اندازه
spans U اندازه گرفتن
dimension U اندازه گیری
minimum size U اندازه حداقل
dose U اندازه معین
dosed U اندازه معین
gauges U اندازه گیر
doses U اندازه معین
dosing U اندازه معین
measurer U اندازه گیری
dimension diagram U رسم اندازه
trim size U اندازه طبیعی
dimensions U اندازه گیری
bourne U اندازه جوی
too much U بیش اندازه
atomic size U اندازه اتمی
to take the gauge of U اندازه گرفتن
limiting size U اندازه محدود
to some extent U تا اندازه ایی
larged sized U اندازه بزرگ
of an out size U بیرون از اندازه
atomic size U اندازه اتم
fathom U اندازه گرفتن
fathomed U اندازه گرفتن
fathoming U اندازه گرفتن
nominal size U اندازه اسمی
nominal size U اندازه نامی
body size U اندازه بدن
nuclear size U اندازه هسته
same U بهمان اندازه
block size U اندازه کنده
out of proportion U خارج از اندازه
block size U اندازه کندهای
basic size U اندازه اولیه
basic size U اندازه اصلی
circular measure U اندازه کمان
effective size of grain U اندازه موثرذرات
over size U بزرگتر از اندازه
block size U اندازه بلاک
effective size U اندازه موثر
fathoms U اندازه گرفتن
as well U بهمان اندازه
area of conductor U اندازه سیم
undersize U اندازه کوتاه
t. far U تا این اندازه
admensuration U تعیین اندازه
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
1offshoring
2high dimentional task solution space
1veterans
1Bravetown
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com